ای عشق بیا تازه تر و تازه ترم کن
پرشورتر از شعر سپید سحرم کن
من تشنه ی تکرار توام،تشنه تر از خاک
باران شو و بر من بزن و بارورم کن
تنهاست غریبی که صدا می زندت عشق!
برگرد نگاهی به من و دور و برم کن
این جا که منم جز من و دیوار،کسی نیست
یک پنجره بگشا و پر از بال و پرم کن
توفان کن و خاکستر از این آتش خفته
بردار و به اعجاز دمت ،شعله ورم کن
از جا بکن این خسته ی در بند زمین را
با صاعقه ،با رعد و خطر،همسفرم کن
گفتم ز تو و تازه شدم از نفس تو
ای عشق به تکرار خودت تازه ترم کن
فریبا یوسفی
نظرات شما عزیزان: