آخرین مطالب آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان
نم نم باران شیشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ اگر کلید دری را نداری قفلش نکن. اگر کسی را دوست نداری خردش نکن. اگر دستی را گرفتی رهایش نکن
نظرات شما عزیزان:
بی اون من بارانم
میزنم بر شیشه تن تنهایی ام را...
مردی از این که زنش به گربه خانه بیشتر از او توجه می کرد ناراحت بود، یک روز گربه را برد و چند تا خیابان آن طرف تر ول کرد. ولی تا به خانه رسید، دید گربه زود تر از اون برگشته خونه، این کار چندین دفعه تکرار شد و مرد حسابی کلافه شده بود. بالاخره یک روز گربه را با ماشین گرداند، از چندین پل و رودخانه پارک و غیره گذشت و بالاخره گربه را در منطقه ای پرت و دور افتاده ول کرد.
آن شب مرد به خانه بر نگشت... آخر شب زنگ زد و به زنش گفت: اون گربه خونه هست؟ زنش گفت: آره. مرد گفت: گوشی رو بده بهش، من گم شدم!
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی داری.
من 4 تا وبلاگ بهت معرفی میکنم که میتونی باهاشون تبادل بنر یا لینک داشته باشی. یکیشون که وبلاگ خودمه http://emtab.rozblog.com pmbaxsports.mihanblog.com http://khofash-birahm.blogfa.com/ اینم سه تای دیگه دوتاش ورزشیه یکی تبلیغاتی یکی هم با موضوع هک برو وبلاگ هارو ببین از هرکدوم که خوشت اومد و دوست داشتی باهاش تبادل کنی به من خبر بده. ممنون عزیز سه شنبه 6 / 5 / 1392برچسب:, :: 15:50 :: نويسنده : محیا .مبینا و آریانا
![]() ![]() |